آهنگ با توام از امید طوطیان

باتوم به دست آماده شدی خود لایق یک قلاده شدی در خیمه شر گم شد شرفت چون حلقه به گوشان برده شدی با ملت خود دشمن شده ای تو آلت اهریمن شده ای توصیغه صد سلطان شده ای گرد حرم شیطان شده ای دستم بشکن پایم تو ببر بنشین به کمین راهم تو ببر در ظلمت شب دزدانه بیا نانی به کف آر نانم تو ببر بر فرق سرم قداره بزن خون از بدنم فواره بزن صد تیغ بی کفاره بزن صد نیش چون جراره بزن شرمنده نشو از ریشه بزن با داس و تبر با تیشه بزن بر گرده من بنشین به جفا پتکی به سر اندیشه بزن این قوم مرا آواره بکن این خرقه تن را پاره بکن من غرق به خونم روی صلیب تو اشک خدا را چاره بکن با حیله شیخ احول شده ای در قعر نجاست حل شده ای از عاقبتت غافل شده ای هیهات چه بی حاصل شده ای با خدعه شیخ احول شده ای در بحر نجاست حل شده ای از عاقبتت غافل شده ای افسوس بی حاصل شده ای داروغه بسی ارزان شده ای خاشاک و خسی لرزان شده ای در زیر کفل پالان شده ای اکنون تو چرا نالان شده ای تو قاتل درویشان شده ای جلاد تهی دستان شده ای درنده مسکینان شده ای آخر تو چرا حیوان شده ای هم قافله دزدان شده ای هم بستر نامردان شده ای هم دست تبهکاران شده ای هم سفره خونخواران شده ای تیر و سپر و جوشن شده ای چون شمر ذی الجوشن شده ای تو فتنه این گلشن شده ای با آتش شر روشن شده ای ای سرکه جبین افتاده بشو سخت است ولی آزاده بشو این دیر نماند بهر کسی دل را بده و دلداده بشو ای سرکه جبین افتاده بشو سخت است ولی آزاده بشو این دیر نماند بهر کسی دل را بده و دلداده بشو ای بانده بیا جانانه بشو با ما بنشین مستانه بشو در پیله ی خود چون کرم نمان جان را برهان پروانه بشو ای بانده بیا جانانه بشو با ما بنشین مستانه بشو در پیله ی خود چون کرم نمان جان را برهان پروانه بشو جان را برهان پروانه بشو