بیوگرافی محمدرضا شجریان؛ خسرو آواز ایران
کدام ایرانی است که با نوای ربنای شجریان به سحرهای ماه رمضان دهه هفتاد پرواز نکند؟ کدام ایرانی است که محمدرضا شجریان را نشناسد و حداقل یک بار با نوای جادویی او به ژرفترین اعماق احساس سفر نکرده باشد؟ محمدرضا شجریان از آن چهرههایی است که یقینا تا سالیان طولانی، نامش در ایران و شجرهنامه آواز ایران زنده خواهد ماند.
با این که با رفتنش، ایرانیها از صدای بیمثال او محروم شدند، نوای او همچنان زنده است و دلچسب. بیوگرافی محمدرضا شجریان، مرد آواز ایران و همان صدایی که نوای "ساقی بیا، مستان صدایت میکنند" را اینچنین پرشور و زیبا سر میدهد، را در ادامه بخوانید.
بیوگرافی مختصر محمدرضا شجریان
- نام: محمدرضا
- نام خانوادگی: شجریان
- تاریخ تولد: 1 مهر 1319
- محل تولد: مشهد
- سبک خوانندگی: سنتی- آواز ایرانی
زندگینامه محمدرضا شجریان؛ شجریان چگونه شجریان شد؟
خاندان شجریان، خاندان بسیار با اصل و نسبی در هنر و آواز بودند. اولین روز مهرماه 1319 که محمدرضا در خانواده بزرگ شجریانها به دنیا آمد، خیلی دور از انتظار نبود که روزی، این کودک تبدیل به خسرو آواز ایران شود. از همان کودکی، هر جا که مجال پیدا میکرد، دم میگرفت و آواز میخواند. صدای یک کودک 5 ساله، کمتر میتواند توجهات را به خود جلب کند ولی محمدرضای 5 ساله با صدای دلنشینش، سری توی سرها درآورده بود. همین صدای جادویی سبب شد که در دوران مدرسه به سمت تلاوت قرآن با صوت تمایل پیدا کند. تنها 9 سال داشت ولی در بسیاری از محافل سیاسی که آن زمانها باب بودند، قاری قرآن بود و صوت زیبای او بسیاری را به فکر و سکوت وادار میکرد.
در سال 1331، صدای نوجوانی 12 ساله از رادیو خراسان طنینانداز شد. شاید همان موقع بود که برای خیلی از دستاندرکاران صدا سوال پیش آمد که این نوای دلنشین از حنجره کدام کودک بلند میشود؟ قطع به یقین، این کودک در آینده به پادشاه صدای ایران تبدیل خواهد شد.
محمدرضا شجریان در سال 1336، وارد دانشسرای مقدماتی شد. دانشسرای مقدماتی برای او، بزنگاه ورود به دنیای موسیقی بود. در همین زمان با یک معلم موسیقی جوان آشنا شد تا الفبای موسیقی را به صورت حرفهایتر فرا بگیرد. ورود به دنیای موسیقی همان و ادامه این مسیر تا آخرین روز زندگی همان...
پس از فارغالتحصیلی از دانشسرا، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان معلم در یکی از روستاهای خراسان مشغول تدریس شد. معلمی او را از موسیقی دور نکرد. در کنار معلمی، مشق موسیقی هم میکرد و نواختن سنتور را در همین زمان یاد گرفت. سنتور آغازی بود برای شجریان بزرگ تا وارد دنیای پرطمطراق موسیقی شود.
سال 1346، نقطه عطفی در زندگی استاد شجریان بود زیرا در این سال، با انتقال به آموزش و پرورش تهران، توانست باب جدیدی در زندگی موسیقیایی خود باز کند. به محض ورود به تهران، با استاد اسماعیل مهرتاش و استاد رضا ورزنده آشنا شد و توانست موسیقی را در محضر آنها به طور جدیتری فراگیرد.
در کنار معلمی، عشق و علاقه خود به دنیای صدا را از یاد نبرد. عمده فعالیتهای استاد در رادیو شکل گرفت و پیگیری شد. برنامه "برگ سبز شماره 216 " از جمله اولین اجراهای محمدرضا شجریان در رادیو بود که قطعا در یاد و خاطر بسیاری از جوانان دهه 40 و 50 باقی مانده است.
یکی دیگر از مشهورترین برنامههای استاد شجریان در رادیو، برنامه گلهای تازه بود. این برنامه حاصل یک همکاری درخشان میان استاد محمدرضا شجریان و استاد هوشنگ ابتهاج (سایه) بود. سایه با ورود خود به زندگی شجریان بزرگ، سایه بیبدیل خود را بر سر زندگی آمیخته با موسیقی استاد، گستراند.
استاد در آن زمان هنوز هم به یادگیری موسیقی مشغول بود و سعی میکرد تا بیش از پیش در ژرفای موسیقی و ساز و نواز نفوذ کند. شجریان در سال 1351، در یکی از برنامههای رادیویی، با استاد نورعلیخان برومند آشنا شد و توانست سبک و سیاق آواز را تا سر حد کمال یاد بگیرد.
سال 1352، زمان برداشت بود. زمان آن رسیده بود که حنجره طلایی استاد محمدرضا شجریان به ورطه ظهور برسد. در این سال، او به همراه چند تن دیگر از هنرمندان صدای آن روزها از جمله، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجهای، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را بنا نهادند.
آغاز به کار این مرکز را میتوان یکی از نقاط عطف تاریخ موسیقی اصیل ایرانی در قرن اخیر دانست. به دنبال این اتفاق، اجراهای داخلی و خارجی استاد برقرار و صدای او در بسیاری از شهرهای ایران و جهان طنینانداز شد. اما هنوز راه زیادی باقی مانده بود تا شجریان، شجریان شود.
نُت "دو" در زندگینامه محمدرضا شجریان
در زندگینامه استاد محمدرضا شجریان، نمیتوان نقطه آغاز مشخصی را برای شروع به کار در موسیقی پیدا کرد ولی اولین آلبومهای موسیقی او در سال 1358 و با همکاری غلامرضا دادبه منتشر شدند. انتشار آلبوم موسیقی در آن روزها و در بحبوحه خیزشهای انقلابی ایران، کار بسیار دشواری بود ولی گویی موسیقی، زبان ناطق محمدرضا شجریان در آن روزها بود.
ازدواج افسانه شجریان، دختر دوم استاد با پرویز مشکاتیان، سبب یک رابطه دوستانه بسیار صمیمی و گرم بین آنها شد. همکاری با مشکاتیان، بزرگمرد موسیقی ایران سبب انتشار آلبومهای بینظیری از جمله "ماهور"، "بیداد"، "نوا" و "دستان" شد.
انتشار آلبومها، نام محمدرضا شجریان را بیشتر و بیشتر به گوش موسیقیدوستان در ایران و خارج از ایران میرساند. از سال 1368، عضویت او در گروههای موسیقی بسیار شناختهشده از جمله پیرنیاکان و عندلیبی، دستاوردی طلایی برای استاد داشت. این دستاورد چیزی نبود جز کنسرتهای بیشمار در خارج از کشور. بسیاری از این کنسرتها، در قالب خیریه برای جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیبدیدگان زلزله رودبار برگزار شدند.
در میانه سالهای 1375 تا 1380، همایون نیز به گروه موسیقی پدر پیوست. او به عنوان یکی از نوازندهها و برخی اوقات به عنوان همخوان با پدر در گروه، فعالیت میکرد. آلبومهای "داد و بیداد"، "زمستان" و "نوا" در همین سالها از استاد شجریان به جا ماندهاند.
بیوگرافی محمدرضا شجریان مملو از اسامی گرانسنگی است که هر یک از آنها به تنهایی، یک وزنه سنگین و قابل محاسبه در کارنامه موسیقیایی ایران و آواز ایرانی هستند. کیهان کلهر، طهمورث پورناظری، سهراب پورناظری، حسین علیزاده، سعید فرجپوری و... هر یک در برههای از زمان، همساز و همآواز با استاد شدهاند. ثمره این همکاریها، کارنامه کاری ارزشمند و منحصر به فرد استاد محمدرضا شجریان در تاریخ موسیقی ایران است.
فوت محمدرضا شجریان؛ پرنده از قفس پرید و واکنشها چه بود؟
استاد محمدرضا شجریان سرانجام پس از عمری پرثمر و گرانقدر در تاریخ 7 شهریور 1395 به علت بیماری سرطان از دنیا رفت و دنیا را در حسرت یک بار دیگر، شنیدن آن صدای مخملین رها کرد.
درگذشت محمدرضا شجریان واکنشهای زیادی را از گوشه و کنار دنیا در پی داشت. بسیاری از چهرههای قدیمی و جدید در موسیقی ایران، برای این فقدان ابراز تاسف کردند. فرح پهلوی، گلشیفته فراهانی، محمود دولتآبادی، اردلان سرفراز، اصغر فرهادی، گوگوش و بسیاری دیگر از چهرههای شاخص، به یاد استاد محمدرضا شجریان، پیام تسلیت و غم منتشر کردند.
به عنوان مثال واکنش حمیرا به مرگ شجریان، اینگونه بود: " افسوس، بلبل گلستان و بهار موسیقی ایران مانند برگ خزان پاییزی به سوی خانه ابدی خود پرواز کرد و ستون راستین موسیقی ایران را در هم شکست. به خانواده محترم وعزادار آن عزیز از دسترفته وملت هنردوست و هنرپرور ایران، از صمیم قلب تسلیت میگویم."
با این که حدود 10 سال از تحریم صدای شجریان در صدا و سیما میگذشت، درگذشت این استاد بزرگ، یخ بسیاری از قهرها را آب کرد. صدا و سیما برای او بزرگداشتی برگزار کرد و خبر این فقدان را به صورت عمومی پوشش داد.
سرانجام پیکر استاد بزرگ آواز ایران در شهر زادگاهش و در کنار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی آرام گرفت.
کارنامه کاری محمدرضا شجریان؛ برگ برگ افتخار
از کارنامه کاری شجریان بزرگ ایران، میتوان طومارها تهیه کرد. به جرات میتوان گفت پیدا کردن روزها و سالهایی که استاد شجریان در آنها دستاوردی نداشته باشد، بسیار دشوار است. هر روز زندگی او، هر لحظه نفس کشیدن او، امتیازی بزرگ بود برای موسیقی ایرانی. از آوای ربنای شجریان گرفته تا تلاوتهای بینظیر او از آیههای قرآن در قالب مجموعه "به یاد پدر"، از آلبوم "رباعیات خیام" سال 1351 گرفته تا آلبوم "طریق عشق" در سال 1395 و آلبوم "خراسانیات" در سال 1398. هر کدام را که میبینی و میشنوی، حظ میبری از این مخلوق خوشصدای خداوند...
فیلمهای درخشانی مثل فیلم "دلشدگان" به کارگردانی علی حاتمی و فیلم "زمستان است" به کارگردانی پیتر پیتز نیز در کارنامه کاری خسرو آواز ایران، چشمک میزنند. به جرات میتوان گفت، این فیلمها بخشی از اصالت خود را در تاریخ سینمای ایران، مرهون صدای شجریان بزرگ هستند.
ازدواج و زندگی شخصی؛ علت جدایی همسر اول شجریان
محمدرضا شجریان در سال 1340، با خانم فرخنده گلافشان که اهل یکی از شهرستانهای اطراف مشهد بود، ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند به نامهای فرزانه، افسانه، مژگان و همایون بود. پسر محمدرضا شجریان، همایون نیز راه پدر را در پیش گرفت. فرزند خلف خسرو آواز ایران، خود نیز یکی از چراغهای راه موسیقی اصیل سنتی در ایران است.
اما زندگی مشترک استاد شجریان و فرخنده گلافشان جاودانه نشد. آنها بعد از 30 سال زندگی مشترک در سال 1370، از هم جدا شدند. یک سال پس از جدایی، در سال 1371، محمدرضا شجریان با خانم کتایون خوانساری ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، پسری به نام رایان بود.
عشق خنیاگر تاریخی ایران به کتایون خوانساری را میتوان بعدها به عنوان یکی از نمادهای عاشقانه در تاریخ ایران، به میان آورد. استاد شجریان در جایی در مورد احساس خود به کتایون اینگونه میگوید: "من بدون او نمیتوانم بخوانم. این زن، آواز من است".
سخن آخر:
بعضیها آنچنان در کفه ترازوی این دنیا گرانسنگ هستند که نوشتن از آنها دشوار است. بررسی کارنامه کاری و زندگینامه محمدرضا شجریان از همین کارهای دشواری است که مشغول شدن به آن، آدم را پرتاب میکند به سالهای 70 و 80 شمسی.
به همان افطارهای پرشور و به یادماندنی که با آوای ربّنا، مانند فشنگی از تفنگ پرتاب میشدیم و به سر سفره افطار میرسیدیم. شاید آن روزها کمتر به این مساله فکر کردیم که شاید در سحرگاه روزی در سال 1399، صاحب این صدا دیگر در میان ما نباشد. بیشک نام محمدرضا شجریان و صدای بیمثال او در تاریخ ایران زنده خواهد ماند. با دانلود آهنگهای محمدرضا شجریان، اصالت را زندگی کنید و دمی را با موسیقی فاخر بگذرانید.