
متن آهنگ دامن کشان علی زندوکیلی
دامن کشان ساقی میخواران از کنار یاران مست و گیسو افشان می گریزد ♬!♫
در جام می، از شرنگ دوری وز غم مهجوری چون شرابی جوشان می بریزد…
دارم قلبی لرزان ز غمش، دیده شد نگران ساقی میخواران ♬!♫
از کنار یاران مست و گیسو افشان می گریزد…
دارم چشمی گریان به رَهش روز و شب بشمارم تا بیاید ♬!♫
آخ دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید ♬!♫
آزرده دل از جفای یاری بی وفا دلداری ماه افسونکاری شب نخفتم…
با یادش تا دامن از کف دادم شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم ♬!♫
از چشمانش ریزد به دلم شور عشق و امید دامن از کف دادم…
شد جهان از یادم راز عشقش را در دل نهفتم ♬!♫
دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید…
آخ دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید ♬!♫
دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید…
آخ دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید ♬!♫
دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید…
آخ دارم چشمی گریان به رهش روز و شب بشمارم تا بیاید ♬!♫