متن آهنگ بدنام (اجرای زنده) عباس قادری
برو فایده نداره، دیگه پشیمونی تو
داغ رسوایی و ننگ، خورده به پیشونی تو
والا حیف از این زمین، که روی اون پا میذاری
به گوش فلک ،رسید بانگ هوسرانی تو
بدنام برو از همه دور شو،بدنام برو طعمه گور شو
نفرین خدا بر تو که، با حیله و تدبیر
چشم بسته منو، به مرز بدنامی کشوندی
وقتی که یادم میاد، یه عمری در گمراهی
میزدم بوسه، به لبهای زنی هر جایی
عرق شرم و خجالت، به رخم میشینه
ای خدا من چه کنم، با این همه رسوایی
بدنام برو از همه دور شو،بدنام برو طعمه گور شو
نفرین خدا بر تو، که با حیله و تدبیر
چشم بسته منو، به مرز بدنامی کشوندی
تو دیو، سیه روی پلیدی
تو پرده ی عصمت، رو دریدی
از آدمیت، بویی نبردی
غارتگر دل، دزد امیدی
وقتی که یادم میاد، یه عمری در گمراهی
میزدم بوسه به، لبهای زنی هر جایی
عرق شرم، و خجالت به رخم، میشینه
ای خدا من چه کنم، با این همه رسوایی
بدنام برو، از همه دور شو،بدنام برو طعمه گور شو
نفرین خدا بر تو، که با حیله و تدبیر
چشم بسته منو ،به مرز بدنامی کشوندی