متن آهنگ حرف حق جواد یساری
دیگر برو ز پیش من ای یار فتنه جو
دیگر برو ز پیش من ای یار فتنه جو
هرگز سخن ز یاری دیرین به من نگو
من نیستم آن که تو پینداریم چونان
من نیستم آن که تو پینداریم چونان
آن ساده ای که فریب تو میخورد فتنه جو
بس گریه ها که نکردم به پای تو
بس گریه ها که نکردم به پای تو
بس ناله ها که شنیدم برای تو
راحت شدم از آن همه نیرنگ و آن فریب
بگذر کنون تو از من و صیدی دگر بجو
بگذر کنون تو از من و صیدی دگر بجو
حرف حق نمیشه زد
میگم اینو تا ابد
تا شد عشقم از تو رد در اشتباهی
دیگه از تو سیر شدم
از کارات دلگیر شدم
این منو این بی پناهی
بیخودی نگام نکن
با چشات سیام نکن
نمیخواد بهم بگی که بی گناهی
تا تو رفتی با رقیب
بردی از دلم شکیب
این تو و این رو سیاهی
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
اگه میدید منو مجنون چنین آواره و گریون
غم و غصه ی لیلا رو دیگه میکرد فراموش
اگه میدید عذابم رو سلام بی جوابم رو
لباس غم میپوشید و برام میشد سیه پوش
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
تو شهر خود غریبم من ز شادی بی نصیبم من
به این روز سیه افتاده ام من
چه سردرگم چه گمراهم
چو یوسف در ته چاهم
که از چاله به چاه افتاده ام من
خدایا طالعم شومه
مه عمرم لب بومه
دلم آلوده ی درده
برام گریه حرومه
امیدم نقش بر آبه
عروس بخت من خوابه
به دنیا دل نمیبندم که دنیا بی دوومه
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
حرف حق نمیشه زد
میگم اینو تا ابد
تا شد عشقم از تو رد در اشتباهی
دیگه از تو سیر شدم
از کارات دلگیر شدم
این منو این بی پناهی
بیخودی نگام نکن با چشات سیام نکن
نمیخاد بهم بگی که بیگناهی
تا تو رفتی با رقیب
بردی از دلم شکیب
این تو و این روسیاهی
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو باحرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو با حرفات انقده سرنگردون
یا نبر به چشمه یا تشنه برنگردون
دلمو با حرفات انقده سرنگردون