متن آهنگ عاشق کشی حسام الدین سراج
چون دل عشاق را در قید کرد ⋆⋆ خودنمایی کرد و دلها صید کرد ♬ امتحانشان را ز روی سر خوشی ♯ پیش گیرد شیوه عاشق کشی ⋆⋆ دل پریشانشان کند چون زلف خویش ♯ زآنکه عاشق را دلی باید پریش ♬ خود کند ویران دهد خود تمشیت ♯ خودکشد شان باز خود گردد دیت ⋆⋆ تا گریزد هرکه او ناقابل ست ♬ عشق را مکره هوس را مایل ست ♯ اندک اندک می کشاند سوی خویش ⋆⋆ میدهد راهش بسوی کوی خویش ♬ می نیارد کس بوحدتشان شکی ♯ عاشق و معشوق میگردد یکی ⋆⋆ اول آدم ساز مستی ساز کرد ♬ بیخودی در بزم خلد آغاز کرد ♯ برق عصیان صفوتش را خانه سوخت ⋆⋆ شمع سوزان شد پر پروانه سوخت ♬ نوح تا گردید با مستی قرین ⋆⋆ شد به غرقاب بلا کشتی نشین ⋆⋆ در خلیل آن شعله تا شد شعله زن ♬ کرد اندر آتش سوزان وطن ♯ یوسف از مستی چو دل آگه شدش ♬ جا ز دامان پدر در چه شدش ⋆⋆ تا سر یعقوب از آن پرشور شد ♯ از غم یوسف دو چشمش کور شد ♬ مست از آن جام بلا شد تا کلیم ⋆⋆ سالها در تیه محنت شد مقیم ♯ عیسی از مستی قدم بردار شد ♬ لاجرم سرمنزلش بر دار شد ⋆⋆ احمد از آن باده تا شد سرگران ♯ کرد بر وی، رو، بلا، از هر کران ♬ شور آن صهبا در آن قدسی دهن ⋆⋆ گشت سنگی عاقبت دندان شکن ♬ مرتضی ز آن باده تا گردید مست ⋆⋆ لاجرم در آستین بنمود دست ♬ باز بینم رازی اندر پرده یی ♯ هست دل را گوئیا گم کرده یی ⋆⋆ وه که عشق از دانشم بیگانه کرد ♬ مستی این دل مرا دیوانه کرد ♬