متن آهنگ خستم خسته از این حرفای عاشقونه مهستی
مــن دیگه حوصله عــاشقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلـــم میزارم
خسته ام خسته از این حــرفای عــاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونــه
بسکه تــو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تــو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خـــودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خـــودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مــستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چــشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زنــدگی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیـــونه کاشکی عــــشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عــاشقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلــم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونــه
خسته از این قهرای بی بهونــه
بــسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
ســرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتــی خودت رو تو از بس که پــر پــر زدی
کشتــی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مــستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چـــشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زندگـــی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیونه کاشکی عـــشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عـــا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلــم میزارم
خسته ام خسته از این حـــرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونــه
بسکــه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتــو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خــودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خـــودت رو تو از بس که پر پر زدی