
متن آهنگ آرام آرام رضا ملک زاده
نشد برای عشقمان برای این دیوانه ات سفر کنی
نشد یباربه حال من به حال این ویرانه ات نظر کنی
نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی
نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چزا
من ماندمو ابر بی باران
اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان
تو را به جان من بمان
نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت شکست فقط به دیدنم بیا
تو را به جان من با
♫♫♫
ای گل گلدان قلبم رفتنت بی خانه ام کرد
ای غم در سینه مانده دوری ات دیوانه ام کرد
همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی
شمع من بودی آخر بر دلم آتش نشاندی
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چزا
من ماندمو ابر بی باران
آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا
آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان
ای وای از این غم بی پایان
امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تو را
امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چزا
من ماندمو ابر بی باران