
متن آهنگ موج علی عبدالمالکی
دوباره منو سفت بستن به تخت گمونم دوباره حالم بد شده
گمونم دوباره تو فکر و خیال یه خمپاره از تو سرم رد شده
دوباره یادم رفته اینجا کجاست دوباره اتاقم شده سنگرم
دارن بچه ها رو درو میکنن صدای بی سیم پر شده تو سرم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون روی تخت من منور زدن ما رو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم باید دستامو از رو تخت وا کنن
♫♫♫
یه وقتایی روزامو گم میکنم یه روزایی یادم میره زنده ام
تو رویای من جنگ میشه هنوز تا وقتی نفس هست رزمنده ام
یه وقتایی تو خاطره ها هنوز تو کارون دارم آبتنی میکنم
خودم که یادم نیست اما میگن یه وقتا فقط خودزنی میکنم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون روی تخت من منور زدن ما رو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم باید دستامو از رو تخت وا کنن