متن آهنگ ماه من ناصر عبدالهی
از خانه بیرون میروم اما کجا امشَب؟! شایَد تو میخواهی مرا در کوچه ها امشب♫●●♩
پشت ستون سایه ها روی درخت شهر میجویم ، اما نیستی در هیچ جا امشب!!!
ای ماجرای شعر و شبهای جنون من آخر چِگونه سر کنم بی ماجرا امشب؟!♫●●♩
ای ماجَرای شعر و شبهای جنون من آخر چِگونه سر کنم بی ماجرا امشب؟!
میدانم آری ، نیستی ، اما نِمیدانم بیهوده میگردم به دنبالت چرا امشب؟!♫●●♩
هر شب تو را بی جستجو میافتم اما نگذاشت بی خوابی به دستانم تو را امشب
ای ماجرای شعر و شبهای جُنون من آخر چِگونه سر کنم بی ماجَرا امشب؟!♫●●♩
ای ماجرای شعر و شبهای جنون من آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب؟!!
هر شب صدای پای تو میآمد از هر چیز حَتی ز برگی هم نمیآید صدا امشب♫●●♩
تا سایه ای دیدم شبیهت نیست امّا حیف ای کاش میدیدم به چِشمانم خَطا امشب
امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه بشکن غَرق را ماه من بیرون بیا امشَب♫●●♩
گشتم تمام کوچه ها را . یکنفس هم نیست شاید که بخشیدند دنیا را به ماه امشَب
طاقت نمیارم تو که میدانی از دیشب باید چه رنجی برده باشم بیگدار امشب…!!♫●●♩