
متن آهنگ رویای بی سر حمید حامی
تو دل این شب سیاه صدای لالایی میاد آخ که چقد با این صدا آدم دلش گریه میخواد ♭• مادر و بچه دستاشون گره شدن به همدیگه مادر تو لالاییش داره از پدر قصه میگه ♫ میگه لالایی نازکم بخواب بابا فردا میاد دلش هنوز پیش توئه دوست داره خیلی زیاد ♩♩ پشت سرش آتیشه و گلوله و میدون مین چشماتو هم یذار تو خواب از گونه هاش بوسه بچین ♭• اما نه گون هاشو نه میگن بابات سر نداره دل منم مثل تو این قصه رو باور نداره ♩♩ لالایی که چشمونت قشنگه نگاهت رنگ باروت فشنگه ♫ بابا چشماتو داره غم نداره تا جون داره با این دیوا میجنگه ♭• لالایی کن عزیز دل که قصمون به سر رسید غصه نخور حتی اگه با ما بدون سر رسید ♭• رسمه که سربلندامون زود تر بدون سر بشن سایش همیه باقیه رو سر تو رو سر ما ♫ بابا سرش جا مونده تو یه گوشه ی میدون مین شاید تا حالا سر اون شده یه تیکه از زمین ♩♩ زمینی که دستای تو میتونه آبادش کنه برق چشات میتونه از سیاهی آزادش کنه ♭• لالایی که چشمونت قشنگه نگاهت رنگ باروت فشنگه ♫ بابا چشماتو داره غم نداره تا جون داره با این دیوا میجنگه ♩♩