متن آهنگ ای دریغا محسن چاوشی
دیگرین ابر بهاری جان باریدن ندارد !♫!♭● این گل خشکیده دیگر ارزش چیدن ندارد
این همه دیوانگی را با که گویم با که !~./.~! گویم آبروی رفته ام را در کجا باید بجویم
پیش چشمم چون به نرمی میخرامی !♫!♭● میخرامی در درونم مینشیند شوکران تلخ کامی
نام تو چون قصه هر شب مینشیند بر !~./.~! لب من غصه ات پایان ندارد در هزار و یک شب من
روی بالینم به گریه نیمه شب سر !♫!♭● میگذارم من از تو این دیوانگی را هدیه دارم هدیه دارم من
ای نهال سبز تازه فصل بی بارم تو کردی !~./.~! تو بی نصیب و بی قرار و زار و بیمارم تو کردی تو
غم عشق تو مادرزاد دارم نه از آموزش استاد دارم !♫!♭●
بدان شادم که از یمن غم تو خراب آباد !~./.~! دل آباد دارم خراب آباد دل آباد دارم
ای دریغا ای دریغا از جوانی از جوانی !♫!♭● سوخت و دود هوا شد پیش رویم زندگانی
با خودت این نیمه جان را این دل بی !~./.~! آشیان را تا کجاها تا کجاها میکشانی میکشانی
ای نهال سبز تازه فصل بی بارم تو !♫!♭● کردی تو بی نصیب و بی قرار و زار و بیمارم تو کردی تو
طاقت ماندن ندارم آه ای دنیا خداحافط !~./.~! میروم تنهای تنها ای گل زیبا خداحافظ